۱۳۸۸ فروردین ۱۰, دوشنبه

بهار در خانه سالمندان

اوايل صبح با چشم نوازي نور خورشيد، روزديگري را آغاز مي کند ، هنوز گرفتار لکنت زبان است، واژه ها چه سخت بيان مي شوند اما با همه دشواري به هم اطاقي هايش که مانند او ميهمان اجباري اين خانه هستند سلام مي کند.
آبي بر صورت و پيشاني پر از چين و چروکش مي زند و گلدان سبزش را با آب پاشي کوچک ، آب مي دهد و ناگهان متوجه مي شود که برگ هايي از گلدانش زرد شده و اين مساله اشک هاي او را بي اختيار جاري مي سازد. همانند کودکان گلدان را در آغوش گرفته و براي زرد شدن برگ هاي آن مي گريد.
هم اطاقي ها به دورش حلقه مي زنند و با نوازش کردن ، او را دلداري مي دهند اما اين بانوي کهنسال که مدت ها ست به بيماري آلزايمر دچار شده، نمي تواند با اين اتفاق به آساني کنار بيايد.
بانوي نيکوکاري که براي تميز کردن و جمع ملحفه ها به اطاق شماره 12 که نامش «شب بو» است،آمده و مي گويد: زهرا جان، حيف نيست قطرات اشک هايت را براي پژمرده شدن اين گل هدر مي دهي؟
اين بانوي 75 ساله مي گويد: زرد شدن اين گل ها ، حکايت از تمام شدن عمر من دارد و ديگر زمان زنده ماندن من هم به پايان رسيده است.زرد شدن اين گل ها آن هم در آخرين سراي زندگي ، نشانه اتمام ثانيه هاي زندگي است.
او در حاليکه زير لب غزل خداحافظي را زمزمه مي کرد ، گفت: روزهاي سبز تمام شد و ديگر وقت رفتن است و بايد عازم سفر ابديت شد.

مهين 65 ساله، يکي ديگر از ساکنان اين اطاق مي گويد: من 10 سال است که مونس وهمدم زهرا هستم و برگ هاي گلدان من هم همين روزها پژمرده خواهد شد و به ديار باقي خواهم رفت.
وي که قادر به راه رفتن نيست و بر روي صندلي چرخدار نشسته، گفت: من طاقت دوري او را ندارم و نمي توانم لحظه هاي زندگي را بدون هم صحبتم سپري کنم.
بانوي خيري که مشغول شانه کردن موهاي يکي از مددجويان بود ، گفت:زندگي گلداني است که چهار فصل آن سبز است و زرد شدن برگي از آن، نشانه رويش دوباره زندگي است.
«فاطمه زلالي» که پنج سال است به طور خيرخواهانه در آسايشگاه سالمندان کهريزک، مشغول به فعاليت است،گفت: بعضي از زنان و مردان اين آسايشگاه از روزگار عطر شادي را لمس نکردند و گل لبخند را از زمانه نچيدند.
وي گفت:آنان با افتادن هر برگ گلي و زرد شدن آن بسيار غصه مي خورند و جوانه هاي اميد به زندگي در وجودشان مي خشکد. تزريق روحيه اي مملو از نشاط و شادي و برگرداندن به زندگي در اين افراد بسيار سخت است.
يکي از خيراني که در اين اطاق در حال پخش شيريني است ، گفت: کاشت يک نهال ، هديه دادن يک گلدان و يا يک شاخه گل، تولدي دوباره براي پدران پير و مادران کهنسال است.
«مائده علوي» گفت: خيرين مي توانند در آغاز سال نو و فرار رسيدن روزهاي سبز بهار، با دادن گل به سالمندان، لبخند را براي آنان به ارمغان بياورند و يا جوانه ي سبزي را در باغچه دلشان يه يادگار بکارند. ديدار با سالمندان مي تواند طراوت بهاري را در آسايشگاه جاري کرده و فضاي جديدي را ايجاد کند.
«مهربانو» ، بانوي خير جواني که بيشتر اوقاتش را با سالمندان اين آسايشگاه مي گذارند، مي گويد: سالمندان با هر اتفاقي به سرعت عکس العمل نشان مي دهند و هر رخدادي ممکن است لبخند را از چهره آنان دور و يا شادي را در وجودشان زنده کند.
وي افزود: آنان اميد به بازگشت به کانون هاي گرم خانواده هايشان را فراموش کردند و به همين دليل هر جوانه اي برايشان ،‌ نشاني از تازگي ، پايداري و نويد زندگي است.
آسايشگاه سالمندان کهريزک با يک هزار و650 نفر معلول ، سالمند و مبتلا به ام.اس در جنوب پايتخت واقع شده است.